[مراد از گناه ظاهرى و گناه باطنى در:" ذَرُوا ظاهِرَ الْإِثْمِ وَ باطِنَهُ" و اقوال مفسرین در این باره]
" وَ ذَرُوا ظاهِرَ الْإِثْمِ وَ باطِنَهُ ..."
این آیه گر چه به حسب مضمون مطلق است، و از جمیع گناهان ظاهرى و باطنى نهى مىکند ولى از سیاق آیات قبل و بعد از آن استفاده مىشود که این آیه تمهید و زمینه چینى است براى نهیى که بعدا در جمله" وَ لا تَأْکُلُوا" مىآید و لازمه آن این است که خوردن از گوشت حیوانى که اسم خدا بر آن برده نشده حرام و از مصادیق اثم باشد، تا این جمله مربوط به جمله" وَ ذَرُوا ظاهِرَ الْإِثْمِ وَ باطِنَهُ" شود، پس این خوردن،" اثم ظاهر" یا" اثم باطن" هر دو مىتواند باشد، ولى از تاکید بلیغى که در جمله" وَ إِنَّهُ لَفِسْقٌ" است به دست مىآید که خوردن چنین گوشتى جزو گناهان باطنى است، و گر نه هیچ احتیاجى به چنین تاکید اکیدى نبود.
از این بیان معلوم شد که مراد از" گناه ظاهرى" آن گناهى است که شومى عاقبت و زشتى اثرش بر کسى پوشیده نیست، مانند شرک، آشوبگرى و ظلم، و مراد از" گناه باطنى" آن گناهى است که زشتیش همه کس فهم نیست، مانند خوردن میته، خون و گوشت خوک، این قسم از گناه با تعلیم خدایى شناخته مىشود و عقل نیز گاهى آن را درک مىکند.
این معنایى که ما براى گناه ظاهرى و باطنى کردیم معنایى است که ظاهر سیاق آن را افاده مىکند، بعضى از مفسرین معانى دیگرى براى آن کردهاند، از آن جمله گفتهاند: ظاهر بودن گناه و باطن بودن آن به معناى علنى بودن و پنهانى بودن آن است. و نیز گفتهاند: مقصود از گناه ظاهرى گناهانى است که از جوارح سرمىزند، و گناه باطنى گناهان قلبى و درونى است. و نیز گفتهاند: گناه ظاهرى به معناى زنا و گناه باطنى روابط پنهانى نامشروع است.
بعضى دیگر گفتهاند: گناه ظاهرى ازدواج با زن پدر و گناه باطنى به معناى زنا است. و نیز گفتهاند: گناه ظاهرى آن زنایى است که علنى انجام گیرد، و گناه باطنى زنایى است که در نهان انجام شود، چون مردم جاهلیت بین این دو قسم زنا فرق مىگذاشتند، و مىگفتند زنا در صورتى که در نهان انجام شود گناه نیست، وقتى گناه است که علنا ارتکاب شود «1».
این بود اقوال مفسرین در معناى گناه ظاهرى و باطنى، و همانطورى که ملاحظه مىکنید هیچکدام این اقوال با سیاق آیه سازگار نیست و دلیلى هم که اقتضا کند آیه را بر خلاف ظاهرش حمل کنیم در کار نیست.
منبع: ترجمه تفسیر المیزان، ج7، ص: 458
موضوع مطلب :