قاصدک پر طلایی(حمیدرضا قدرتی)
09132147634***09190424302****09136931595
. آخرین مطالب آرشیو وبلاگ
هویت و مذهب
(نقش مذهب در خودیابی ایرانیان) اصغر هادوی کاشانی نگاه ایرانی یک . در جدیدترین نظرسنجیای که از سوی سازمان ملی جوانان در میان جوانان ایرانی انجام شده است، نکات جالبی به چشم میخورند که اشاره به قسمتهایی از آن، خالی از فایده نیست: 1 . در هر جای دنیا باشم به ایرانی بودن خود افتخار میکنم (پاسخهای موافق: 4/89 درصد، پاسخهای مخالف: 6/10 درصد)؛ 2 . از اینکه دوستی اهل بیت از وجوه بارز فرهنگ ایرانی است، احساس مباهات میکنم (موافق: 9/83 درصد، مخالف: 1/16 درصد)؛ 3 . هر ایرانی، در هر جای دنیا باید زبان فارسی را بداند (موافق: 89 درصد، مخالف: 11 درصد)؛ 4 . انسانهایی چون مولانا و حافظ و فردوسی از برجستهترین پشتوانههای ارزشمند فرهنگ ملیاند(موافق: 1/93 درصد، مخالف: 9/6 درصد)؛ 5 . من به عنوان یک جوان ایرانی اجازه نمیدهم یک وجب از خاک کشورم به دست بیگانگان بیفتد (موافق: 95 درصد، مخالف: 5 درصد).(1) دو . علاوه بر «هویت ملّی» که درصد بالایی از موافقت را با خود همراه دارد، «هویت دینی»(2) نیز به همین اندازه برای جوانان 14 تا 29 ساله اهمیت داشته است. در پاسخ به سؤالات مربوط به «هویت دینی» اینگونه پاسخ دادهاند: 1 . فکر میکنم مراسم مذهبیای که در کشور ما رایج است، باعث آرامش و سلامت روحی مردم میشود (موافق: 2/84 درصد، مخالف: 8/15 درصد)؛ 2 . خداوند پیامبران را برای هدایت ما فرستاده است و باید آموزشهای آنان را راهنمای عمل خود قرار دهیم (موافق: 6/90 درصد، مخالف: 4/9 درصد)؛ 3 . من پیروی از اولیای دین را وظیفه شرعی خود میدانم (موافق: 3/89 درصد، مخالف: 7/10 درصد)؛ 4 . نوجوانان و جوانان باید در امور مذهبی تابع مراجع دینی باشند نه اینکه شخصا راهی را که خود تشخیص میدهند در پیش گیرند (موافق: 6/78 درصد، مخالف: 4/21 درصد).(3) اهمیت این نگرشسنجی و کارهای مشابه آن، ایجاب میکند کنکاشی در مورد مفهوم «هویت» و آثار آن انجام شود تا از لابهلای نوشتار، بعضی از سؤالات در مورد «هویت» پاسخ داده شود. حرفهای اصلی الف) تعریف هویت واژه هویت(Identity) ، بیانگر چه کسی بودن است که از احتیاج بشر به شناخته شدن و شناسانده شدن به چیزی یا جایی ناشی میشود. سرزمین، تاریخ، زبان، ادبیات، دین، ساختار سیاسی، فرهنگ و هنر مشترک، از جمله عناصر تشکیل دهنده «هویت» شمرده میشوند. هرگاه مجموعهای از عوامل فرهنگی و اجتماعی در گروهی از انسانها تجلّی یابد و آن گروه را از سایر گروهها متمایز کند، هویّت قومی (Ethnic identity) شکل میگیرد.(4) ب) هویت از دو نگاه هویت، همچون بندی است که به یک ستون محکم متصل است و فرد را نگه میدارد از اینکه در کوران جریانهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی استحاله نشود. در واقع، فرد مانند برگی است که به یک شاخه متصل است و آن شاخه ، میراث ارزشهای فرهنگی یک جامعه است که شکل دهنده باورها، رفتارها، آگاهیها، دانش، نگرش، و در واقع، آن چارچوبهایی است که فرد را به لحاظ اجتماعی به جامعه خود پیوند میدهد. نکته مهم این است که هویت اجتماعی و در بیان وسیعتر، «هویت ملی» (که عبارت است از رویارویی «ما» با «دیگران»)، هم میتواند سازنده باشد و هم ویرانگر. یعنی اگر از احساس هویت تاریخی در حد متعادل بهرهبرداری شود، در جهت همیاری و اعتلای فرهنگی پیش میرود ؛ امّا اگر در قلمرو تعصّبات ملّی و قومی و نژادی قرارگیرد، نیرویی ویرانگر خواهد شد که از آن، ستیزهجویی و دشمنی برخواهد خاست. اگر این تعصّبات قومی درست مورد استفاده قرار نگیرند، میتوانند مانعی برای توسعه کشورها باشند و در صورت استفاده صحیح میتوانند نیروی محرّکهای برای دگرگونی جوامع باشند. ابن خَلْدون به عنوان یکی از پیشگامان جامعهشناسی، این جنبه منفی تعصّب را به عنوان مانعی از توسعه معرفی نموده، بعضی از اقوام را به این تعصب منفی متهم کرده است.(5) ج) بحران هویّت (Identity crisis) هر یک از عناصری که شکل دهنده هویت فردی و اجتماعی هستند چنانچه دستخوش دگرگونی شوند و یا از بدنه «هویت» جدا گردند، فرد یا جامعه، با بحران مواجه میشود و همین بحران میتواند موجب فروپاشی شخصیت فردی و یا نظام سیاسی ـ اجتماعی گردد؛ در نتیجه، مردم به جای وفاداری به دولت ملی و احساس تعلّق به مجموعهای یکپارچه به نام «ملت»، در دایره تعلّقات قومی و نژادی و محلی دیگری قرار میگیرند. در مقالهای از قول سرخپوستان امریکایی نقل شده بود که: «اگرهیچ محور اتحادی نداشتیم حداقل وجه مشترک همه ما سرخپوستها رقص مقدسی بود که هر از چندگاه در ایام خاصی ما را دور هم جمع میکرد ؛ امّا میراث تمدن و فرهنگ جدید، این محور عاطفه و دوستی را نیز از ما گرفت و لذا آن پیوندهای سابق از هم گسست».(6) اگر قرار باشد ملتها (و از جمله کشور ما) با همراه داشتن بحران هویت، با جامعه جهانی و اقتصاد جهانی پیوند بخورند، سهمی از این اقتصاد و فرهنگ نخواهند داشت. بلکه همواره به جای تأثیرگذاری، تأثیرپذیر خواهند بود. جلوه آرمانی جهانی شدن، آن است که ملتها و دولتها بر اساس «مزیت نسبی»ای(7) که دارند به دور از استعمارگری، و استثمارگری روابط نیکو با یکدیگر داشته باشند و فارغ از تعصّبات منفی، زندگی مسالمتآمیزی با هم به وجود آورند. اگر کشوری بدون هویت یا با هویت متزلزل، وارد این میدان شود، به تدریج، دوباره دولتهای تابع و متبوع، به وجود خواهند آمد و برتری با زورمداران و تزویرگران خواهد شد. به قول قرآن در مورد فرعون دقت کنید: پس قوم خویش را تحقیر کرد و چنین بود که از او اطاعت کردند.(8) فرعون ابتدا هویت آنها را گرفت و آنها را به موجوداتی منفعل و ضعیف تبدیل نمود، آنگاه حاکم آنها شد. د) نمونهای از آثار حفظ هویت برای آنکه نوشتار از حالت کلی و مفهومی خارج شود و با واقعیت در جامعه خودمان تطبیق کند به نمونهای اشاره میکنیم. تاریخ ما گویای آن است که قبل از حکومت صفویّه نوعی پراکندگی در مراکز تصمیمگیری و فرمانروایی ایرانیان وجود داشته است. با روی کارآمدن دولت صفویه هنوز ایران از دو جبهه شرق و غرب، توسط اُزبکان و عثمانیان، در معرض آسیب جدی بوده است. علاوه بر شجاعت و غیرت که در مردم ما وجود داشته است، عامل نیرومندی نیاز بود که همه آنها را گرد یک محور واحد جمع کند و به عبارت دیگر، «هویتی» جدید به آنان ببخشد. مهمترین عامل وحدتبخش، گرایش اکثریت ملت ایران به مذهب تشیع بود که از حوالی سال 656 ق یعنی سال سقوط بغداد (مرکز خلافت عباسی) به دست هلاکوی مغول، شدت گرفته بود و در حال گسترش بود و هر ساله تمایل ایرانیان به بزرگداشت پیشروان شیعه، بیشتر میشد و نشانههای این احترام در شعر و نثر پارسی آشکارتر میگشت. در نتیجه، رسمی کردن تشیّع در زمان صفویه، گونهای تشخّص و هویت ملّی در ایران به وجود آورد(9) و اگر این هویت جدید نبود، امکان داشت عثمانیان در عهد گسترش متصرفات خود بر ایران نیز غلبه جویند. در هر حال، در پناه تشیّع، جشنهای ملی و مذهبی در روزگار صفویه قوت گرفت، عیدهای شیعیان در مجلسهای شادی و سرور اهل بیت(ع) برگزار میشد، عزاداری برای سالار شهیدان به شکلهای گوناگون رواج یافت و از برکت همین عزاداری، با طلایهداری امام خمینی(ره) طومار حکومتهای استبدادی در این سرزمین در هم پیچیده شد و در واقع، حضرت امام از جنبههای مثبتِ این مجالس و تعزیهها بیشترین بهره را به نفع اسلام و تشیّع برد و سنگ بنای تمدن نوین اسلامی به دست ایشان انجام گرفت. امروز بر ما مسلمانان و شیعیان است که از این فرصت بهره بگیریم. بارها در کلاسهای درس به هنگام تعریف «هویت» و معرفی هویت ملتها از دانشجویان پرسیدهام که هر ملتی با ویژگیها و هویت ملی خویش زندگی میکند و با همان هویت شناخته میشود. ژاپن، عربستان، مکزیک، چین و دیگر کشورها آداب متمایزی از بقیه دارند. شما دانشجویان، ایران را با کدام مشخصّه از دیگر اقوام جدا میکنید؟ پاسخی که به آن رسیدهایم و همه موافق با آن بودهایم، اینکه: ایران، حسینی است. ایران، عاشورایی است. روز عاشورا، محور وحدت ماست. حتی در تهران، اقلیتهای دینی را دیدهام که در این روز، نذر میکنند و در عزاداری شرکت میکنند. امیدوارم از مکتب حسینی درسِ وقتشناسی، قیام علیه ظالم، مهربانی با مظلوم و راضی بودن به رضایت خداوند را بیاموزیم و با پیمودن مسیر توسعه در کنار حفظ ارزشهای دینی، ما را در دنیا با نام «حسین» و «هویت حسینی» بشناسند. و صبح، نزدیک است...
1 . وضعیت و نگرش و مسائل جوانان ایران، سازمان ملی جوانان، دی ماه 1381، ص 80 . 2 . مذهب، تعالیم و معارف و مناسکی است که تنها بخشی از پیروان یک دین، به آن پایبندند. دین نیز بخشی از فرهنگ هر جامعه را تشکیل میدهد.(حدیث زندگی) 3 . وضعیت و نگرش و...، ص 77 . 4 . فرهنگ علوم سیاسی، علیآقا بخشی، تهران: مرکز اسناد و مدارک علمی ایران، 1374. 5 . ترجمه مقدمه ابن خَلدون، محمدپروین گنابادی، ج اول، ص 291. 6 . نگاه کنید به: فصلنامه توسعه، شماره 10، دکتر فرجادنیا. 7 . یعنی هر کشوری در مورد تولید یک کالا یا یک خدمت بر دیگران مزیّت داشته باشد. 8 . سوره زخرف، آیه 54 . 9 . نگاه کنید به: کیهان فرهنگی، شماره 155، «هویت ایرانی»، علیاکبر ولایتی.
موضوع مطلب : پیوند روزانه پیوندها
لوگو آمار وبلاگ
|