زندگی زیباست زشتی های ان تقصیر ماست
در مسیرش هر چه نا زیباست ان تدبیر ماست
زندگی اب روانی است روان می گذرد
انچه تقدیر من وتوست همان می گذرد
همه منتظرند چشم به افق دوخته اند، اشک در چشمها حلقه زده، اشکی که درد را بیان می کند وعقده دل می گشاید.
مهدی جان چقدردل برای لحظه آمدنت بی صبرانه می تپد وانتظار آمدنت در آسمان دل می درخشد ومهرت را نور پاشی می کند.
ای خوبترین دل شیدایی توست ،دل هوایی توست وبی قرار است وتو این دل بی قرار راصدا می زنی .پس چگونه می توانی رهایش کنی وتنهایش بگذاری.
به جان تو این دل خواستار توست وبا عشقی بی قرار تو را می خواند تو نیز او را بخوان.
ای عزیز فاطمه، تو از این دل سرگشته دست بر ندار وبر جست وخیز های این فراموشکار غافل خشم مگیر که او به تو نیاز دارد گرچه تو از او بی نیازی.
ایز سبزترین غزل من، بغض پنهانم در پشت حصار حنجره پنهانی است کاش می آمدی و بغضم را
می شکستی.
مهدی جان من پراز گناه را به دیدن جمکرانت نائل کن تا این بغض نشسته در دلم را بشکنم وهای های بگریم
تا شاید به خاطر همه منتظران دست به دعایت بیایی ودل ما را دریایی کنی. آقا جون چقدر دوست دارم که سرم را بر دامانت بگذارم وتا می توانم گریه کنم گریه ای به قدمت 1170 سال انتظار تو.
هر صبح جمعه به امید آمدنت ندبه می خوانم وبا فریاد بی صدا تو را صدا می زنم تا شاید از آسمان لاجوردی توجه خویش ستاره ای به من ببخشی تا قرار گیرم. لحظه ها یک به یک می گذرد ومن همچنان با دلی لبریز از عشق ،انتظار تو را می کشم. دوباره غروب شد وتو نیامدی وبه این انتظار پایان ندادی وچه سخت است تحمل غم نیامدن دوست بر سر قراروباز انتظار روز موعود را کشیدن که شاید آن روز آخرین روز فراق باشد وتو معشوق خویش را ببینی.
ای نزدیک تر ار من به من،تو خود می دانی که این سوز آتش افروز دل من از توست وتوئی که در من
می سازی ومی سوزی واین سوختن وساختن را یک لحظه فرو نمی گذاری. پس تو مرا به خود رها مکن
وبر غفلت ولهو ولعب وظلم من،تو درمان باش ودر این دنیای شلوغ ودرهم راهنما باش که با حضور گسترده تو نمی توان غافل ماند وبا نزدیکی وجوار تو نمی توان بیگانه نشست واز نزدیک تر از من به من نمی توان فاصله گرفت ودوری گزید.
ای مهربان اگر بیایی خاک پایت را سرمه چشمانم می کنم، پس طلوع کن ، طلوع کن که بی صبرانه منتظرت هستم.
بیا، بیاواز پشت پرچین های انتظار به رویمان لبخند بزن وبیش از این عاشقان دل سوخته ات را منتظر مگذار.
مولای من بیا،بیا که دیگر بدون تو زندگی برایم ممکن نیست.
بیا،بیا که تحمل زخم هایی که بر سینه ورنج هایی که بر دل دارم برایم سخت است.
ای طبیب دردهای من وای مرحم زخم های من بیا والتیام بخش دردهایم باش..
مهدی جان فاصله عشق های معمولی را از بین می برد وعشق های بزرگ را شدت می بخشد،من نیز با طولانی تر شدن غیبت شما بیشتر شیفته شما می شوم.
مهدی جان کاش می شد برای یک لحظه فقط یک لحظه قامت رعنای شما را می دیدم و وجودتان را حس
می کردم.
آقا جان دیگر زندگی در جامعه ای که بعضی کشورها برای رسیدن به تمایلات درونی خویش به کشورهای ضعیف همچون فلستین وعراق حمله می کنند ومردمان بی گناه را می کشند وسر پناه آنان را خراب می کنند
غیر قابل تحمل است. اقا جان چرا نمی آیی واز آن ظالمانی که حرم پدرتان را خراب کردند انتقام نمی گیری.
تا کی شیعه باید در تحریم باشد
به امید آن روزی که بیایی وبه سرمای غربت وتاریکی جهل وزشتی ظلم خاتمه دهی، چرا که زیبائی وخوبی جز با وجود تو معنا پیدا نمی کند پس ((العجل، العجل یا مولای یا صاحب الزمان {عج} )).
مولای من شما خود برای ظهورتان دعا کنید.
یا صاحب الزمان برای همیشه اولین وآخرین د عای من این است :
موضوع مطلب :